به گزارش پایگاه خبری روایت پرس و به نقل از روابط عمومی اداره کل کتابخانههای عمومی استان همدان، سوگواره ادبی «روز وداع یاران» همزمان با سراسر کشور به همت اداره کل کتابخانههای همدان با حضور مهدی فرجی، مشاور عالی فرمانده سپاه انصارالحسین(ع) استان؛ مهدی اخوان، مدیرکل دفتر امور اجتماعی استانداری همدان؛ مجتبی قمری، معاون پرورشی اداره کل آموزش و پرورش استان همدان؛ علی خاکسار، معاون اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان؛ مسعود ویژه، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان و تنی چند از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب استان برگزار شد.
سیدجواد معینی، سرپرست اداره کل کتابخانههای عمومی استان همدان در این نشست اظهار کرد: نهاد کتابخانههای عمومی کشور همواره در انجام امور فرهنگی به ویژه زنده نگاه داشتن یاد و خاطره شهدا و فرهنگ ایثار و شهادت پیشرو بوده است. به همین منظور سوگواره ادبی «روز وداع یاران» همزمان در سراسر کشور برنامه ریزی شد تا شاعران آیینی و انقلابی در سوگ رئیس جمهور شهید آثار ادبی خود را ارائه کنند.
وی با اشاره به اینکه ایران داغدار مردی است که تمام وجود خود را وقف خدمت به مردم و حرکت در مسیر خداوند کرده بود، افزود: نام و یاد شهدای خدمت همواره در یاد و خاطر مردم و تاریخ این دیار به یادگار خواهد ماند. شاید تنها زبان هنر باشد که بتواند به خوبی اندوه و غم مردم ایران را که همواره قدردان مسئولان خدوم بودند به نمایش بگذارد.
سرپرست اداره کل کتابخانههای عمومی استان تأکید کرد: رئیس جمهور شهید نگاه ویژهای به بخش فرهنگ به ویژه کتاب و کتابخانه داشت. در همین راستا در سفر به استان همدان اعتبارات مناسبی به پروژههای فرهنگی کتابخانهها تخصیص داده شده است.
مهدی اخوان، مدیرکل دفتر اجتماعی استانداری همدان نیز در این آیین با گرامیداشت یاد و خاطره امام راحل عظیم الشأن اظهار کرد: مقام معظم رهبری درباره شهید رئیسی مطالب بسیار ارزندهای فرمودند و مسائل برای همه ما بیش از پیش روشن شد. ما سرمایه اجتماعی عظیمی چون مردم فهیم و قدرشناسی داریم که در آیین تشییع و بزرگداشت شهدای خدمت به خوبی این منش خود را نشان دادند.
وی با اشاره به اینکه تا چهلم شهدای خدمت مردم برنامههای متعددی را برنامه ریزی کردند، افزود: امروز در حال ورود به انتخابات ریاست جمهوری هستیم که باید اذعان کرد با توجه به حضور شهید رئیسی در مسند ریاست جمهوری، فعالیت برای هر کس که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، دشوار خواهد بود.
مدیرکل دفتر اجتماعی استانداری همدان با بیان اینکه باید با بصیرت کامل و آگاهانه وارد میدان انتخابات شویم، تصریح کرد: امید است فردی انتخاب شود که رهرو راه شهید رئیسی باشد.
مهدی فرجی، مشاور عالی فرمانده سپاه انصارالحسین(ع) نیز در این آیین اظهار کرد: زمانی در غربت بودیم که صیاد شیرازی، شوشتری، کاظمی و ... شهید شد. روزی غواصان دست بسته برگشتند تا دست ما باز باشد و روزگای حاج قاسم رفت تا غوغایی در کشور ایجاد شود.
وی با بیان اینکه فراموش نکردیم که به شهید بهشتی چه مواردی نسبت میدادند، افزود: رفتن این افراد بدون حکمت نیست و شهید رئیسی هم از این جنس بود.
مشاور عالی فرمانده سپاه انصارالحسین(ع) استان همدان تصریح کرد: در کشورهای دیگر وقتی اتفاقی رخ میدهد، مدتی حکومت نظامی برقرار میکنند اما در کشور ما در آرامش کامل مجلس جدید شروع به کار کرد.
وی با بیان اینکه زمانی که آقای رئیسی دادستان همدان بود در کنار ایشان بودم، ادامه داد: در آن زمان حجم ترورها در کشور بسیار زیاد بود. اما شهید رئیسی انسانی کاملا مهربان و ارزشی بود. آنقدر جسارت داشت که اگر وقتی کار خوبی انجام میداد به نام دیگران تمام میکرد و اگر طبق برنامه ریزی پیش نمیرفت، مسئولیت آن را بر عهده میگرفت.
فرجی با اشاره به اینکه همه شهدای خدمت مردمی بودند، خاطرنشان کرد: در کنار حاج قاسم سلیمانی افرادی چون شهید امیرعبدالهیان حضور داشتند. من با شهید امیرعبداللهیان در سوریه آشنا شدم و دست راست شهید سلیمانی بود. او مرد بزرگی بود و سرمایه بزرگی از ما گرفته شد.
وی با بیان اینکه بیش از 20 سال با شهید موسوی آشنا بودم، گفت: اگر تیم محافظت با رئیس جمهور همراهی نمیکرد، آقای رئیسی نمیتوانست در این سطح با مردم ارتباط برقرار کند. آقای رئیسی تمام پروتکلهای امنیتی را بر هم زد تا بتواند با مردم از نزدیک ارتباط برقرار کند.
مشاور عالی فرمانده سپاه انصارالحسین(ع) استان همدان تأکید کرد: هر سه خلبان جزء اسطورههای حوزه پرواز بودند و نباید به شایعات که در این حوزه مطرح میشود، توجه کرد.
در این آیین از خانواده شهید محمدحسین بشیری، شهید مدافع حرم تقدیر شد.
همچنین شاعران برجسته همدانی اشعار خود را در سوگ شهید رئیسی قرائت کردند.
محمود گیو، شاعر آیینی دو شعر زیر را قرائت کرد:
دوباره بار سنگین مصیبتها و بحران ها
دوباره خاطر ِ آزرده ی آقای دوران ها
دوباره منجلیق و آتش و بی رحمی ودستان ابراهیم
دوباره از مصیبت لرزه افتاده به ارکان ها
دوباره رجعت مردان پاک و مخلص و مومن
و سیل اشک ها وبغض ها از جنس باران ها
چه رُخ داده که غم می بارد از دامان کوهستان
خبر سخت است خونابه نشسته عمق مژگان ها
ستون خیمه ی ایران ولی از پا نیفتاده
امید دیدنش آری دوای دردِ بی جان ها
سُکَینه میچکد از حرف های این مسیحا دَم
که خود زخمی شده هر بار از تابوی انسان ها
هزاران تیغ زهر آلود ولایت همچنان تنها
ندای حلم ناصر ،هان کجایید ای مسلمان ها ؟!
کلامش تالی معصوم و آرامش به هر سینه
سلامت ، میبرد این ناخدا ما را ز طوفان ها
کجا جان تو ناقابل ، که قابل بوده ای مولا
فدای بغض هایت می شوم ای قبله ی جان ها
مگر قاسم نفرموده که این کشور حَرم باشد
ستون این حرم آقا ، تویی غالب میدان ها
بخوان آقا دوباره خطبه از طوفان الاحرار
تویی فتح المبین آیه های پاک ِ قرآن ها
تویی آن نوح کشتیبان تویی (امداد غیبستان)
تویی نور هدایت در هجوم سخت ِ بوران ها
نشاید خَم به ابرویت هزاران جانفدا داری
بتاز ای خُسرو جانها به قلب ِ پوچ حیوان ها
همان صهیون آدم کش همان حیوان خون آشام
بده بر لشکر ایمان به حزب الله فرمان ها
نبینم خَم به ابرویت که من دور سَرت کردم
شهیدت میشوم هر دَم چُنان لاله به بُستان ها
شهیدان در شط ِ خونین عاشورا ی خود گفتند
که آخر می دهی پرچم به دست ِ یار دوران ها
گیو شعر دیگری را نیز خواند:
عکس تو قاب است حالا در قلوب عاشقان
سید مظلوم، ابراهیم ِ ای جنت مکان
می چکد باران اندوه و مصیبت توأمان
بر مزار خادمی ، محبوب هر پیر و جوان
خادم سلطان عالم ،کوه و جنگل رفته ای؟!
بوی عشقت مست کرده کوهای ورزقان
سوختی، از عشق خدمت عاشق ، بی ادعا
حیف زودی پر کشیدی تا خدای لا مکان
سید مظلوم جانا ،خسته کردی خستگی
که اینچنین پروانه وار افتاده ای بر آشیان
بت شکن بودی خلیل آسا به امواج خطر
مرحبا مرد خدا تو سوختی تا پای جان
خوش خبر ، پیری میان راه دلتنگ تو است
منتظر مانده به امید ِ حضور ِ باغبان
سهم من از داغِ تو بغض است وآه و درد و اشک
آینه ، مات است از ابر سپید ِ آسمان
لاله های دشت پر پر شد غریبانه چرا
داغ سُرخت مانده بر قلب ِ رئوف ِ ساربان
امیرمحمد نانکلی، شاعر نوجوان از محفل ادبی جوانه های هگمتانه نیز شعر زیر را خواند:
اگر چه رفت، مسیرش به سوی رضوان است
مکان او به بلندای نام انسان است
اگر چه جان ز تنش رفت،زنده تر شده است
که دشمن از تن بی جان او هراسان است
به روی دوش هزاران هزار ایرانی
رئیس منتخب مردمان ایران است
شهادت تو نشان داد هر کجای وطن
به هر طرف بروی رد مرد میدان است
خدا کند که پس از تو هر آن که می آید
بداند این سر و سررشته با شهیدان است
کسی ز یاد نخواهد زدود رسم تو را
که رسم خادمی و اقتدار و ایمان است
رئیس اوست که فهمی کند رئیسی را
که نام و نقش رئیسی همیشه در جان است
مهدی روحی نیز تصنیف زیر را خواند:
از آخرین سفر رسیدی تو
به آغوش امام خوبیها
سید ما خدا نگهدارت
یاد تو می مونه توی دلها
تو دنیای پر از ظلمت – تو بودی حامی مظلوم
نخوابیدی یه شب حالا – بخواب آروم بخواب آروم
به حاج قاسم بگو سردار – برات تنگه دلای ما
کنار رهبر و مردم - چقدر خالیه جات حالا
تو خادم همیشگی – رضایی رضایی رضایی
زنده شده با تو مرام – رجائی رجائی رجائی
ای شهید خدمت – ای عزیز ملت
تو رفتی و مونده توی دلها
خاطره ی نگاه معصومت
حالا برات همه عزادارن
شدی مثل امام مظلومت
تو سوختی و برات سوخته – دل مردم دل رهبر
مثل جدت گل جسمت – شده خونین شده پر پر
میشه باشی صف اول ولی السابقون باشی
برای خدمت مردم سراپا غرق خون باشی
با رفتنت میون دلها - نوشتی نوشتی نوشتی
زنده میمونه یاد و نام – بهشتی بهشتی بهشتی
ای شهید خدمت – ای عزیز ملت
فاطمه حجه فروش، نیز شعر زیر را خواند:
به یاد زخم، غریبانه شعله می افروخت
هم از وداع و هم از حدّتِ زمان می سوخت
میان آتش و خون قلب ها پریشان بود
و روح سبز تو کم کم ذخیره می اندوخت
کسی که خنده نشاندی، به قاب لب هایش،
کسی که سادگی و خدمت از تو می آموخت،
به آسمان،به امیدی که چاره ها سازی،
در انتظار طلوع تو، چشم ها می دوخت
ستارگان به چه علت فروغشان کم شد
چه این سوال مکرر شراره می افروخت!
ببار اشک که باران این زلالی ها
بشست حرف بدخواه و آن دهان را دوخت
مسعود طاهری، دبیر محفل ادبی هگمتانه نیز شعر زیر خواند:
اقتدار تو برای ما پر از تعلیم بود
حرف تو با مردم ایرانزمین تکریم بود
تو سراسر آیه رحم و مروت خوانده ای
گر چه کار و بار دشمن سر به سر تحریم بود
عمر خود را صرف کردی در مسیر انقلاب
در مسیری که به سوی کوثر و تسنیم بود
هر چه را اندوختی در راه حق انداختی
از تو تنها داشته در راه حق، "تقدیم" بود
با ولایت آشنا بودی تو از روز نخست
لحظه لحظه با امامت نبض تو تنظیم بود
چون بهشتی ها،رجایی ها که در تاریخ ماست
لاله هایی چون تو زینتبخش این تقویم بود
ما سلیمانی نژادیم ای سلیمانی مرام!
مثل تو در آتش دشمن به پا خواهیم بود
هر چه بت دیدی تبر شد دستهای عاشقت
بت شکن بودی که نامت نیز ابراهیم بود
طاهری عضد، شعر دیگر را نیز خواند:
غم زیاد است ولی شعر شهادت شادست
آخر جاده ی ما بوم و بری آبادست
آه دنیا قفسی بود پر از میله و بند
آن که در بند قفس بود ، کنون آزادست
بال بالی زد و یک بار به گردت نرسید
تو پریدی،دل ما بود که زیر افتادست
خدمت خلق به جز بندگی و طاعت نیست
لقب خادم ملت به تو را حق دادست
او که دل را به حرم بست و سپس راهی شد
سر به راهیست که سر بر ره دین بنهادست
خارج از دایره ی عشق، چنین آوازیست
آدمی در کنف کارگه رخدادست
سخت در بند تو ام باز نگه دار مرا
گذر باد ز دستان سلیمان سادست
زهرا کاظمی نیز شعر زیر را خواند:
خبر آمد غروب در راه است
غرق دلشوره شد جهان ناگاه
بغض پنهان آسمان وا شد
خیل عشاق هم رسید از راه
خبر انگار بوی رفتن داشت
بوی پروازهای بی برگشت
یک جهان ماند در غمت محزون
آهوان گم شدند در شب دشت
بوی پیراهن تو را یوسف!
یک کبوتر به سمت مشهد برد
کوهِ دلواپسِ عبا بر دوش!
غصه ات را امام هشتم خورد
ماه مهِ پوش در تلاطم ها
منجی فصل های بی باران
مژده ی گندم و فراوانی
تو کجا مه ِ کجا و این طوفان
قصه ات غصه ی قلندرهاست
غُصه ی حرفهای ناگفته
مالکی ، خادم الرضایی تو
شیر در بیشه ی خطر خفته
ماجرای نبودنت زخمی ست_
که ز یاد جهان نخواهد رفت
یک کبوتر بهانه میگیرد
بی تو به آشیان نخواهد رفت
( تعداد دیدگاه ها : 0 )