قنداقههای سبز، نذر علیاصغر حسین(ع)
به گزارش پایگاه خبری روایت پرس: مادرانه دور هم جمع میشوند و سُرنای غم کوک میکنند و با رباب دل یک دله کرده و سر از عاشورا درمیآوردند؛ برای ساعتی هرچند کوتاه مویه کنان به داد رباب میرسند.
حتی به یاد طفل آفتاب و مادر داغدارش روی ریگهای تفتیده عراق، طفل خود را نذر میکنند در راه شش ماهه حسین(ع)؛ طنین لالاییها به عرش میرسد و علی اصغر را آرام میکنند.
مادرانه با نوزادان در گهواره راهی راه حسین میشوند و سربند سبز علی اصغر را به نشان نذری مزین مجلس ساده و پر غمشان میکنند، حتی مادران مویه میکنند برای امام حسین(ع) وقتی دوباره عاشق میشود و خون طفل شش ماههاش را بر فراز آسمان مینشاند.
اینجا، گردهمایی شیرخوارگان حسینی است و اشک حرف میزند، اشک از غم دل رباب و آقام حسین(ع) میگوید، نوزادان در گردهمایی علی اصغر روی دستان مادران به سمت آسمان نذر میشوند در راه امام حقشان.
راستش گردهمایی شیرخوارگان با قنداقههای سبز، حکایت غم رباب دارد و نجوای صحرا و گوش به گوش فلک رسیدن تا امروز.
مادران در این گردهمایی هم نوا میخوانند: امام رضای من به تو سپردم بچه مو آقا / الهی زیر سایه شما ببینمش تو راه کربلا / لالالا عمو رفته که آب بیاره / لالالا کار عمو نشد نداره
باز هم میخوانند: بخواب ای غنچه پرپر، بخواب ای کودک مادر /بخواب ای شیرخوار اصغر، لالایی اصغرم لالا / عزیزم از چه بیتابی، چرا مادر نمیخوابی/ گمانم تشنه آبی / چنین مادر مکن زاری، چه شوری است این به سر داری / مگر میل سفر داری مزن آتش به جان من - مبر صبر و قرار من / ببین اشک روان من
کد خبرنگار: 1408
( تعداد دیدگاه ها : 0 )