اکبر اعتماد، نمادی از ایران دوستی

اکبر اعتماد در سال ۱۳۰۹ در همدان ودر خانوادهای تجارت پیشه به دنیا آمد. پدرش ابوالقاسم اعتماد، رئیس اتاق بازرگانی همدان بود. وی پس از گذراندن تحصیلات اولیه در ایران، برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت و در سال ۱۹۶۳ از دانشگاه لوزان سوئیس فارغالتحصیل شد. او تجربه کاری ارزشمندی در سوئیس کسب کرد.
به مدت یک سال و نیم بهعنوان مهندس پژوهش در شرکت براون، بووری و سی (Brown, Boveri & Cie) فعالیت کرد و سپس به مدت پنج سال و نیم رئیس گروه حفاظت هستهای در مؤسسه فدرال تحقیقات راکتور سوئیس بود. این تجربیات، پایهای محکم برای فعالیتهای بعدی او در ایران فراهم کرد. دکتر اعتماد در سال ۱۳۴۴ به ایران بازگشت و در مناسب علمی و اجرایی مختلف فعالیت و منشأ اقدامات بزرگی شد. در سال ۱۳۴۵، دفتر انرژی اتمی سازمان برنامه و بودجه را بنا گذاشت و به مدیریت آن منصوب شد و تا سال ۱۳۴۶ در این مسئولیت باقی ماند.
در سال ۱۳۴۷ به سمت نخستین رییس موسسه تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی (مشابه ایرانی مرکز ملی پژوهشهای علمی (CNRS) در فرانسه) منصوب شد.اعتماد در سال ۱۳۵۳ بهعنوان رئیس سازمان انرژی اتمی ایران منصوب و تا سال ۱۳۵۷، یعنی تا زمان وقوع انقلاب اسلامی، در این سمت باقی ماند. اعتماد با وقوع انقلاب اسلامی از ایران خارج شد تا بار دیگر در دهه 80 شمسی به ایران بازگشت. در سال ۱۳۹۱، مستندی با عنوان «من اکبر اعتماد، اتم میشکنم» درباره زندگی او ساخته شد.
کتاب «در پرتگاه حوادث» نیز توسط محمد حسین یزدانی راد درباره زندگی وی به صورت مصاحبه در قالب تاریخ شفاهی گردآوری و در سال ۱۳۹۶ منتشر شد. اکبر اعتماد در نهایت در سن 95 سالگی و در 22 فروردین 1404 دیده از جهان فروبست. بنابر خواست خودش او امروز در همدان به خاک سپرده خواهد شد. برای آشنایی با زوایایی از زندگی اعتماد با محمدحسین یزدانیراد، نویسنده کتاب خاطرات او به گفت و گو نشستیم که در زیر میخوانید.
سئوال: یکبار از دکتر اعتماد شنیدم که او دوست دارد بیشتر به عنوان کارهای علمی همچون تأسیس دانشگاه بوعلی شناخته شود تا در معرفیاش از عنوان پدر هستهای ایران استفاده شود، بنابراین میخواهم گفت و گو را از اینجا شروع کنیم که چه اقداماتی در حوزه علمی و دانشگاه توسط وی انجام شده است؟
یزدانیراد: دکتر اعتماد یک رویکرد علمی داشت. وی در مرکز اسناد و مدارک علمی کشور کارهای بزرگی کرد. در واقع تا پیش از فعالیتهای او اسناد و مدارک علمی کشور به ویژه درباره افرادی چون رازی یا بیرونی وجود نداشت و با تلاشهای و پیگیریهای او بود که این اسناد سازماندهی شد. در واقع از دل فعالیتهای دکتر اعتماد بود که وزارت علوم در ایران متولد شد. موسسه تحقیقات و برنامهریزی آموزشی که اعتماد رئیس آن بود ابتدا در دل سازمان برنامه به وجود آمد سپس تفکیک و پایه وزارت علوم شد. او در زمان وزارت مجید رهنما بر وزارت علوم، به عنوان معاون این وزارتخانه منصوب شد.
در وزارت علوم ساخت چند دانشگاه که یکی از آنها دانشگاه بوعلی همدان بود را دنبال کرد. برنامهای که او برای دانشگاه بوعلی داشت این نبود که یک مرکز صرفا آموزشی ایجاد شود، بلکه او دانشگاهی پژوهشمحور که نیازهای غرب کشور را دنبال میکند و در آنجا دانشجویان و پژوهشگران فعالیت میکنند تا بتوانند از علم، ثروت تولید کنند، پیگیری میکرد. البته برنامههایش پس از رفتن به سازمان انرژی اتمی در سال 1353 محقق نمیشود و فرهاد ریاحی، رئیس بعدی دانشگاه راه او را ادامه نمیدهد. یونسکو بر اساس طرح دکتر اعتماد در پنج کشور دنیا دانشگاه ایجاد کرد اما متأسفانه طرح او در ایران پیاده نشد.
سئوال: درباره وطن پرستی دکتر اعتماد بسیار شنیدیم، ماجرای معروف رد کردن پیشنهاد صدام حسین در زمان جنگ تحمیلی که بسیار مشهور است و همه آن را شنیدند، درباره این خصوصیت ایشان هم بفرمایید.
یزدانیراد: دکتر اعتماد یک شخص وطنپرست بود. موسسه براون، بووری و سی (Brown, Boveri & Cie) سه بار حقوق او را افزایش داد تا سوییس را ترک نکند اما دکتر اعتماد عزمش را جزم کرده بود که به ایران بازگشته و به کشورش خدمت کند. خودشان تعریف میکردند وقتی خبر احداث ذوبآهن را در روزنامه خواند تا خانه روزنامه به دست گریه میکرد چرا که برای کشور خیلی مهم بود. علاوه بر رد پیشنهاد صدام حسین، دوبار هم پیشنهاد ریاست سازمان انرژی اتمی را رد کرده بود چرا که میگفت به دلبل تبعه فرانسه بودن باید با پرچم و نام این کشور در این منصب بنشیند و قبول نکرد.
سئوال: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چه طور و چگونه به ایران بازگشته بود؟
یزدانیراد: در سال 1387 دکتر صالحی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی به دیدن ایشان رفته و اعلام میکند که بر اساس تحقیقات انجام شده، در سازمان انرژی اتمی در زمان طاغوت هیچگونه تخلفی صورت نگرفته حتی وقتی یک قرارداد یک میلیارد دلاری بسته میشود. پاکدستی و سلامت مالی و اخلاقی ایشان بسیار قابل توجه بود به طوری که همه کارمندانش او را دوست داشتند و در زمان بازگشت به ایران همگی و حتی آبدارچی سازمان هم با گل به استقبال او میرود.
سئوال: آیا با سازمان انرژی اتمی ایران پس از انقلاب هم همکاری داشتند؟
یزدانیراد: مشاوره میداد اما به دلیل تغییر ساختار سازمان میگفت چندان نمیتواند ورود کند. البته همیشه از حقوق هستهای ایران دفاع میکرد.
سئوال: چه مطالعات و تحقیقاتی درباره دکتر اعتماد انجام دادید؟
یزدانیراد: کتاب در پرتگاه حواث که خاطرات ایشان است حدود سه سال زمان برد. همچنین کتاب برنامه سازندگی علوم هم هست که داستان ساخت دانشگاه بوعلی سینا در آن آمده است. علاقه ویژهای به همدان داشت و به همین دلیل بود که ساخت دانشگاه بوعلی را نیز در همدان پیشنهاد داد. خیلی هم به بوعلی سینا علاقمند بود و به همین دلیل نام دانشگاه را بوعلی گذاشت و دوست داشت که در آرامگاه بوعلی سینا دفن شود که البته محقق نشد.
سئوال: در مدت زمانی که با او برای تدوین کتاب ارتباط داشتید، چه خصوصیات بارزی در ایشان برای شما جالب توجه بود؟
یزدانیراد: دکتر اعتماد همواره برنامههای بلند مدت داشت. بنا بر گفته خودش برای کارهای بزرگ، باید ذهن بزرگ نیز داشت.به عنوان مثال او با پیش بینی شرایط آب دستگاه آب شیرینکن در ایران نصب کرد که روزانه 200 هزار لیتر آب شیرین میکرد. یا در بحث غنی سازی، تحقیقات گسترده در سراسر ایران به وسیله پروازهای اکتشافی، انجام داد و متوجه شد که ایران اورانیوم نداد، بنابراین با شرکت یوروایف، قراردادی منعقد کرد و 10 درصد از سهام آن را نیز برای ایران خرید تا سوخت هستهای ایران را نیز تأمین کند که این قرارداد پس از پیروزی انقلاب اسلامی لغو شد. او همچنین در تجهیز کتابخانههای ایران نیز نقش داشت. دکتر اعتماد، پوری سلطانی را مأمور میکند تا فهرستنویسی انجام دهد و از آن به بعد است که کتابخانهها یک رویکرد جدی و علمی پیدا میکند.همچنین این دکتر اعتماد است که تغییر برنامه درسی دانشگاهها را در دستور کار قرار میدهد و برای بازگرداندن دانشجویانی که از ایران رفتند و بازنگشتند شخصا به کشورهای دیگر سفر میکند و تعدادی را نیز به ایران بازگردانده و بعدا در سازمان انرژی اتمی از حضور برخی استفاده میکند.
در مجموع از هر لحاظ خاص بود، نوع نگرش، برنامه ریزی و رفتار او با مردم بسیار قابل توجه بود. فروتنانه با مردم رفتار میکرد و هرکس تقاضای دیدارش را داشت، حتما میپذیرفت.
سئوال: درباره مسائل هستهای امروز ایران چه نظری داشت؟
یزدانیراد: دکتر اعتماد همانطور که گفتم همیشه از حقوق هستهای ایران دفاع میکرد. در مذاکرات برجام هم پیش بینی میکرد که امریکا آن را برهم بزند چون میگفت مشکل امریکا با ایران اتمی نیست و قبلا با آنها درگیر بوده است.