اجازه دهید اندکی به این مسأله بپردازم که واقعا باید از هوش مصنوعی هراس داشت؟ وحشتناک نیست که ماشین انسان را برده خود کند؟
علی پنبهای- سردبیر
پایگاه خبری روایت پرس: بدون تردید مسأله داغ این روزها در محافل مختلف، هوش مصنوعی است. در گذشته، تخیلیترین فیلمهای سینمایی سالهای قرن 21 را تصویر میکردند که ماشینها و رباتها چنان قدرتمند شدند که انسان را زیر سلطه خود میبرند. چه میزان وحشتناک است که ماشین ساخته شده توسط آدم او را به عنوان برده به کار گیرد. این وحشت از هوش مصنوعی حاصل تفکر کارگردانان و نویسندگان هالیوودی است که میتوان گفت در پس ذهن انسانها مانده است. اما در سطح جهانی و کشورهای بزرگ بیوقفه در تلاش هستند که هرچه سریعتر بتوانند به این ابزار تکنولوژیک مهم دست یابند. اگر روزگاری در جهان و در عرصه جنگ سرد دو ابر قدرت جهان یعنی امریکای سرمایه داری و شوروی کمونیست به دنبال سفر به ماه بودند و یا قبلتر از آن آلمان نازی و متفقین به دنبال دست یابی به بمب اتم بودند و رقابتی جانفرسا داشتند، امروز این رقابت در عرصه هوش مصنوعی به راه افتاده و کشورهای پیشرفته جهان اول چون چین، امریکا و روسیه در این حوزه تلاش میکنند. اینکه چه میزان هر یک موفق شدند بر ما روشن نیست، اما تلاشهای آنها قابل مشاهده است، حتی اگر روسیه در ظاهر سخنی نگوید و یا از یک هوش مصنوعی رونمایی نکند.
بنابراین ترس از هوش مصنوعی تنها برای شهروندان عادی در زندگی روزمره معنا دارد و سیاستگذاران و تصمیم سازان بدون ترسی به دنبال دستیابی به هوش مصنوعی هستند.
البته اجازه دهید اندکی به این مسأله بپردازم که واقعا باید از هوش مصنوعی هراس داشت؟ انسان شکارگر- خوارکجو تا قبل از یکجا نشینی و دستیابی به تکنولوژی از ماهیچههای قدرتمند و عضلات ورزیده برخوردار بود و قدرت دوندگی بسیاری داشت، اما کم کم به دلیل استفاده از هوش خود این ماهیچه و توان تحلیل رفت و تمرکزش را بر روی ذهن و فکرش گذاشت، تمرکزی که امروز نتایج شگفت انگیزی به دنبال داشته و دستاوردهای آن زندگی همراه با آسایش و فارغ از کارهای سخت دوران شکارگری و حتی دوره کشاورزی را داشته است. زندگی خالی از کارهای سخت یدی؛ اما همراه با بیماریهایی چون دیابت، اضافه وزن و چاقی، کبد چرب و … مواردی که حاصل این تنبلی و عدم تحرک است.
در واقع پیشرفت تکنولوژی باعث شد که بسیاری از شغلها از بین رفته و انسان سبک زندگی دیگری در پیش بگیرد. حال سئوال اینجاست آیا وجود ماشینهایی که تقبل زحمت کرده و کارهای انسان را انجام میدهند، به زندگی بهتر ختم شده است؟
پاسخ روشن است. نه این اتفاق نیافتاده است و در واقع اگرچه آسایش فیزیکی رخ داده اما آسایش روحی و روانی کم کم رنگ باخته است، استرس و اضطراب و احساس ناامنی بیشتر شده است. (گری، جان، 2013. یادگیری آزاد، نشر نو – تهران 1403) پس اجازه بدهید این سئوال را بپرسم حالا که ما از سپردن کارهای یدی به ماشینها رضایت کامل نداریم، میتوانیم کارهای فکری خود را نیز به آنها بسپاریم و کمتر فکر کنیم؟
اگر الگوی تحلیل قدرت بدنی را دنبال کنیم، میتوانیم یک نتیجه بگیریم که با تحلیل ذهن مواجه میشویم؟ وقتی بشر با انقلاب صنعتی برای عضلاتش پادشاهی به راه انداخت به سمت انجام ورزش به منظور حفظ ماهیچههای ورزیدهاش نرفت. حالا اگر فکر کردن، ایده دادن و اندیشیدن را برای امور روزمره خود به هوش مصنوعی بسپارد به سمت مطالعه و تحقیق بیشتر به منظور حفظ هوش و فراصت خود دست خواهد زد؟
پاسخ این سوال تا حد بسیاری ناامید کننده است. انسان ترجیح میدهد اوقات بیکاری خود را در فضای مجازی بگذارند و اختیار سامانه مغزی (سیگمان ماریانو، 2017)خود را به الگوریتمهای اینستاگرام و یوتویوب بدهد و همراه با موج آن برای مغزش دوپامین ترشح کند. در این شرایط اختیار دنیا در دستان چه کسی خواهد بود، آیا صاحبان تکنولوژی، امپراتورهای جدید دنیا نمیشوند؟
اگر خوشبینانه همچون مکس تگمارگ، در کتاب زندگی 3.0 که در سال 2017 آن را به نگارش درآورده به هوش مصنوعی نگاه کنیم، هوش مصنوعی به رفاه و افزایش درآمد انسان کمک میکند؟ آیا دولتها در صلح و آرامش از هوش مصنوعی برای افزایش درآمد و تولید ثروت و از بین رفتن تبعیضها و فلاکت از هوش مصنوعی استفاده میکنند؟ یا اینکه افرادی چون ایلان ماسک و زاکربرگ امپراتوریهای جدید شرق و غرب راهاندازی میکنند و معادلات دنیای جدید را بر هم خواهند زد؟
آیا اختیار انسانها به هوش مصنوعی سپرده خواهد شد؟
احتمال تحقق این ایده وحشتناک نویسندگان هالیود وجود دارد. در واقع وقتی انسان از ذهنش استفاده نکند، دیگر باهوش نخواهد بود و ماشینها باهوشتر میشوند و زمان حکمرانی آنها فرا میرسد. البته نه حکم رانی آنها بلکه حکمرانی امپراتورهای جدید که برای دست یابی به این ماشینهای جدید تمام تلاش خود را کردهاند. تردیدی نیست که عصر هوش مصنوعی تمامی معادلات جهان را دگرگون میکند. شاید ما انسانهای خوش شانسی نبودیم که در اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 پا به دنیا گذاشتیم.
اما ما باید چه کار کنیم؟
علی رغم میل باطنیام باید بگویم که بدون وقفه برای دست یابی و آموختن هوش مصنوعی باید تلاش کنیم و نباید بگذاریم این تکنولوژی هم ما را مانند گذشته غافلگیر کند.